ܨܓܨღ تنـــهـــــــــــــاترین عشــق روزگـار ღܨܓܨ ܓ✿ در دوری لذتی هست که در با هم بودن نیست، چون در باهم بودن ترس از فراق هست و در دوری شوق دیدار
| ||
|
آخرین ایستگاه
تو خندیدی و بغض کردم
چقد(ر) این لحظه ها سخته
همونی که تو رو داره
چقد(ر) این لحظه خوشبخته
به چشمات زل زدم تا که
تو چشمای تو ماتم برد
به تو فک(ر) کردم و
سردرد
گرفتم تا که خوابم برد
به تارِ عنکبوت هر شب
توو رویای تو چسبیدم
رو تختِ خوابِ تنهایی
همش خوابِ تو رو دیدم
مثِ یه بختکِ غمگین
رو بختِ گریه افتادم
تو میری و نگاهِ تو
نمیره هرگز از یادم
***
من و تو سهم هم نیستیم
برای مرگِ این احساس
من و تو هردو همدستیم
***
رو گونه قطره ی اشکم
تمومِ خواهشِ من بود
یه کابوس قبلِ رفتن بود
تو چشمای تو میبینم
بعیده موندنی باشی
دلم شور میزنه رفتی
مبادا تو دلی جاشی
من اینجا آخرِ خطم
نمیشه بی تو برگردم
تو راهِ آخرین ایستگاه
تو خندیدی و بغض کردم
***
من و تو سهم هم نیستیم
ولی ما یادِ هم هستیم
برای مرگِ این احساس
من و تو هردو همدستیم نظرات شما عزیزان: برچسبها: درد دارد, [ چهار شنبه 24 مهر 1392 ] [ 21:50 ] [ ★ --❤amin❤--★ ]
|
|
[ طراحی : ❤--★ تنهـــــــــاترین عشــق روزگـار ★ --❤ ] [ Weblog Themes By :★ --❤ AMIN ❤--★] |